به عنوان پدر و مادر، یکی از مسئولیتهای اصلی شما آموزش مهارت زندگی برای فرزندان است و این که اطمینان حاصل کنید بچههایتان برای وارد شدن به دنیای واقعی آمادگی دارند و قرار است که به بزرگسالانی مسئولیتپذیر تبدیل شوند. در دنیای امروز این موضوع میتواند بیشتر از همیشه چالشبرانگیز باشد، اما مطمئنا غیرممکن نیست.
در حقیقت، مهارتهای زندگی زیادی وجود دارد که میتوانید به بچههایتان بیاموزید تا به آنها کمک کنید اعضای مسئولیتپذیر جامعه باشند و به بزرگسالانی شاد و کارآمد تبدیل شوند. در این نوشتار نکات متعددی را قید کردهایم که با کمک آنها به فرزندانتان یاد میدهید که آدمهایی مسئول و کارآمد بار بیایند.
مطلب مرتبط: چیستان با جواب برای کودکان: ۲۵ معمای جالب و هوشمندانه برای بچه ها
اینکه نوجوان شما در مدرسه عملکرد خوبی دارد، به این معنا نیست که به عنوان یک نیروی کار نیز آمادگی دارد. مدرسه آنها را به صورت علمی آموزش میدهد.
شما باید اطمینان حاصل کنید که آنها میدانند چهطور باید شغلشان را حفظ کنند.
آنها را تشویق کنید تا مشاغل تابستانی و بعد از مدرسه داشته باشند تا بتوانند مسئولیتهای شغلی را که در ازایاش دستمزد دریافت میکنند یاد بگیرند و همینطور نحوهی برخورد با دیگران، نحوهی کنار آمدن با مشکلات و داشتن رفتار مناسب را در هر شرایطی بیاموزند.
هر کس دارای اهدافی است، اما همهی اهداف، واقعگرایانه نیستند. به خصوص نوجوانان معمولا اهدافی غیرعملی برای خودشان تعیین میکنند: مثلا معروف، ثروتمند یا محبوب شدن، به خصوص با آنچه که در رسانههای اجتماعی امروز مشاهده میکنند! وظیفهی شما این است که به آنها نشان دهید چهطور اهداف واقعبینانه برای خودشان تعیین کنند و چهطور به آنها دست پیدا کنند.
با نوجوانتان دربارهی اینکه میخواهد در بلندمدت و کوتاه مدت به چه چیزی دست پیدا کند، صحبت کنید. مطالعات بسیاری در مورد رابطهی تعیین هدف و حفظ شادی در زندگی فرد صورت پذیرفتهاست. هر بار که با دستیابی به اهدافتان پاداش دریافت میکنید، دوپامین در بدنتان آزاد میشود که مسئول ایجاد انگیزه در شما است.
همهی ما لحظاتی را تجربه میکنیم که در آنها مقابله با احساساتمان بسیار دشوار است. این موقعیت میتواند درگیری در کار، مسائل مربوط به روابط، یا شرایط دیگری باشد که نیازمند تدبیر هستند. اما، با گذشت زمان، یاد میگیریم که چهطور تا حدی زیادی مسائل را تحت کنترل نگه داریم. این مشکلی است که بسیاری از نوجوانان با آن روبرو هستند، زیرا آنها باید با کارهای مدرسه، معلمان، فشار همسن و سالان و زندگیشان در خانه کنار بیایند، اما شما میتوانید به آنها کمک کنید.
به آنها یاد بدهید که چهطور با یک رفتار سالم، مانند مشغول شدن به ورزش، موسیقی، یا هنر و ساخت صنایع دستی، با احساساتشان کنار بیایند. این کار همچنین به افزایش صبر در آنها کمک میکند. حتی مربیان شخصی ورزشکاران میگویند کنترل عواطف بسیار مهم است. آنها هر چهقدر بیشتر بتوانند احساسات خود را تحت کنترل نگه دارند، اعتماد به نفس بیشتری برای زمانی که شرایط سختتر اتفاق میافتد، خواهند داشت.
هنگامی که بچههایتان روی پای خودشان میایستند، به مهارتهای مقابلهای برای روبرو شدن با شرایط اضطراری نیاز دارند. این شرایط میتواند آتش گرفتن یک تابه، خراب شدن وسیله یا حتی نشت کردن یک لوله در آشپزخانه باشد.
شما باید وقت بگذارید و موارد اضطراری را که ممکن است اتفاق بیفتد بیشتر به آنها یاد بدهید، و همچنین در رابطه یا نحوهی برخورد با آن شرایط نیز آموزش مناسبی به آنها بدهید. آنها همچنین باید یاد بگیرند که چگونه بدون تلفن همراه از عهدهی مشکلات بربیایند. ممکن است گوشی زمانی که بچهها به آن نیاز دارند، دچار مشکل شود.
اینکه نوجوان شما یک اتاق کثیف و به هم ریخته داشته باشد، لزوما بدان معنا نیست که در خانهی خودش هم وضع به همین صورت خواهد بود. بلکه این اوضاع فرصت خوبی است مبنی بر اینکه آنها باید در مورد مهارتهای مدیریت خانواده مانند بودجهبندی، تمیز کردن، برنامهریزی قرار ملاقاتها و غیره بیشتر یاد بگیرند.
آنها احتمالا در یک خوابگاه یا در یک آپارتمان هماتاقیهایی خواهند داشت و اگر این مهارتهای زندگی را نداشته باشند، با هر کسی که با آنها زندگی کند دچار مشکل خواهند شد.
مطلب مرتبط: فواید بازی: ۳۶ فایده بازی کردن برای کودکان و بزرگسالان
قرار نیست هر بار که فرزندتان از شما درخواست پول دارد، به او پول بدهید. هرچه بیشتر به آنها پول میدهید، کمتر به آنها درس میدهید.
یکی از مهمترین مهارتهای زندگی برای هر کسی این است که چگونه امور مالی خود را مدیریت کند. اگر نوجوان شما مشغول کار است، از او بخواهید که بخشی از دستمزد خود را هر هفته کنار بگذارد و آن را مستقیما داخل حساب پسانداز خود واریز کند.
حتی بهتر این است که آنها را تشویق کنید که همین حالا در یک برنامهی پسانداز بازنشستگی سرمایهگذاری کنند. برنامهریزی برای آینده هرگز زود نیست. این کار نه تنها در مورد مسئولیت مالی به آنها آموزش میدهد، بلکه زمانی که واقعا نیاز مالی دارند، پول نقد اضافی خواهند داشت.
بسیاری از نوجوانان امروز عادتهای سالم ندارند. آنها بدون انجام هر گونه تمرین ورزشی، در تمام طول روز با تلفن همراهشان نشستهاند و به درستی غذا نمیخورند.
مهم نیست که شما در خانه چه میپزید، به هر حال وقتی که دور و برشان نیستید، قطعا هله هوله میخورند. یک مربی شخصی یک بار به من گفت: “ایدهی خوبی است که آنها را نزد یک متخصص تغذیه ببرید، که میتواند رژیم غذاییشان را در مسیر درست هدایت کند، و آنها را دربارهی غذای سالم که برای انواع بدنها مناسب است، آموزش دهد.” در اینجا نکتهی بسیار مهم، رعایت یک رژیم غذایی سالم متناسب با نوع بدن کودک و فعالیتهای روزمرهی او است.
بسیاری از پدر و مادرها مرتکب این اشتباه میشوند و سعی میکنند اشکالات پیش آمده توسط فرزندشان را خودشان حل کنند. در حالی که این رفتار ممکن است زمانی که سن فرزندتان خیلی پایین است درست باشد، اما آنها باید یاد بگیرند که مشکلاتشان را خودشان حل کنند، به ویژه مشکلاتی که خودشان ایجاد کردهاند.
اگر فرزندانتان در موقعیتهایی قرار بگیرند که میتوانند از عهدهی آنها بربیایند، مانند بحث با یک دوست یا درگیری با معلم، به آنها کمک نکنید. بگذارید خودشان به تنهایی از عهدهی مشکل پیش آمده بربیایند، و به جای اینکه کمکشان کنید، به آنها مهارتهای حل مشکل را آموزش بدهید و آنها را “راهنمایی” کنید تا از تجربیات خود درس بگیرند.
مطلب مرتبط: ۱۴ مهمترین فواید سلامتی بازی کودکان در هوای آزاد
این مورد رابطهی تنگاتنگی با آموزش مسئولیتپذیری به فرزندانتان دارد. اگر نوجوان شما دچار مشکلی شود، خواه در مدرسه دچار درگیری شود و خواه با خواهر و برادرش دچار مشکل شود، سریع برای حل مشکل پیش قدم نشوید. دست کم بلافاصله بعد از شروع داستان این کار را نکنید!!!
بله، آنها ممکن است به کمک شما نیاز داشته باشند، اما اجازه دهید تلاش خود را بکنند و درک کنند که چهطور باید مسئولیت کارهای خود را بر عهده بگیرند. شما که همیشه دور و بر آنها نیستید تا از تنگنای پیش آمده نجاتشان بدهید.
کار شما این نیست که زندگی را برای نوجوانتان سهل و آسان کنید. بلکه کارتان این است که به آنها آموزش بدهید چهطور باید در یک جهان واقعی به عنوان یک بزرگسال حرکت کنند و پیش بروند. بنابراین، مشکلات آنها را برایشان حل نکنید.
آنها را گاهی در شرایطی قرار بدهید که بتوانند خودشان فکر کنند، و بعد ببینید که چه میکنند و چهطور از عهدهی مشکل پیش آمده برمیآیند. وقتی به آنها فرصتی برای حل مشکل میدهید، ممکن است شما و خودشان را شگفتزده کنند!
بدیهی است که شما فرزندانتان را یک مبارز یا جنگجو بار نمیآورید. اما باید به آنها یاد بدهید که در یک درگیری چگونه به مذاکره بپردازند. عصبانی شدن و طوفان به پا کردن، به هیچ وجه به آنها کمک نمیکند و من مطمئن هستم که همهی ما به عنوان والدین این موضوع را به سختی فرا گرفتهایم.
به آنها مهارتهایی را که برای حفظ آرامش در هر موقعیتی نیاز دارند، یاد بدهید! مثلا اینکه قبل از از دست دادن کنترلشان تا ۱۰ بشمارند، یاد بگیرند که چگونه خود را از درگیری کنار بکشند، احساسات خود را تشخیص دهند و بتوانند طی درگیریها با این احساسات مقابله کنند.
مطلب مرتبط: کاراته کودکان: ۱۵ فایده کاراته برای اختلال کم توجهی – بیش فعالی در کودکان
ما نه تنها باید از خودمان مراقبت کنیم، بلکه باید برای جهان اطرافمان نیز همدرد و مهربان باشیم.
راههای متعددی وجود دارد که میتوانید به فرزند نوجوانتان آموزش بدهید که چگونه در خوبیهای این دنیا نقش داشته باشد. آنها را به مناطق محروم ببرید تا به فقرا کمک کنند یا به آنها یاد بدهید که با تمام حیوانات رفتار مهربانانهای داشته باشند.
شما که نمیدانید! آنها ممکن است این کارها را خیلی دوست داشته باشند تا حدی که کمک به دیگران به قسمتی از زندگی آنها تبدیل شود.
مدارس به بچهها آموزش میدهند که چگونه باید قوانین را دنبال کنند، اما در مورد مهارتهای زندگی واقعی چیزی به بچهها یاد نمیدهند. شما باید به آنها آموزش بدهید که در حین یاد گرفتن دستورالعملها، متفکرانی مستقل نیز باشند.
به نوجوانانتان کمک کنید تا یاد بگیرند که چگونه به خودشان و تصمیماتشان اعتماد کنند. مطمئنا، هر از گاهی تصمیمات بدی هم اتخاذ خواهند کرد، اما از اشتباهاتشان قطعا درس خواهند گرفت و به این ترتیب کم کم یاد میگیرند که چهطور باید تصمیمات بهتری بگیرند.
شما میتوانید آنقدر با بچههایتان در مورد بودجهی خانوار صحبت کنید تا به مرز عصبانیت برسید، اما یاد گرفتن این موضوع برای آنها بسیار دشوار خواهد بود، مگر اینکه بودجهبندی را در عمل یاد بگیرند.
با آنها دربارهی هزینههای مختلف خانوار صحبت کنید، از قبیل برق و سایر صورتحسابها، هزینهی مواد غذایی و نگهداری وسیلهی نقلیه. درآمد خانوارتان را به آنها نشان دهید و برایشان توضیح بدهید که هر قسمت از پول دریافتی کجا هزینه میشود. اجازه دهید آنها بودجهبندی را یاد بگیرند تا وقتی که روی پای خودشان ایستادند بدانند که چه کار باید بکنند.
مطلب مرتبط: اوتیسم در کودکان: ۲۸ مهمترین علائم، علت ها و روش های مراقبتی و درمان اوتیسم
برای فرزند نوجوانتان کارت اعتباری خودش را بگیرید!
بله! درست خواندید.
این یکی از بهترین راههای تدریس مسئولیت مالی به فرزندتان است. اگر آنها کارت را خالی کنند و دیگر اعتباری نداشته باشند، بدهی آنها را پرداخت نکنید. اجازه دهید آنها بفهمند که چگونه باید آن را پرداخت کنند و از آن به طور مسئولانهای استفاده کنند. هر چه زودتر دربارهی مسئولیتپذیری در رابطه با کارت اعتباریشان یاد بگیرند، برایشان بهتر است.
اگر شما خودتان هیچ کدام از موارد فوق را انجام ندهید، چگونه میتوانید انتظار داشته باشید که نوجوانتان تبدیل به یک فرد بزرگسال مسئول شود؟
شما بهترین مثال برای آنها هستید، بنابراین بهتر است خودتان هم عملکرد درستی داشته باشید. صورتحسابها را به موقع پرداخت کنید. خانه را تمیز نگه دارید. هر روز سرکارتان بروید. هنگامی که بچهها یک نمونهی عالی مانند شما داشته باشند، آیندهی خوبی هم خواهند داشت.
برای فرزند نوجوانتان کارت اعتباری خودش را بگیرید!
بله! درست خواندید.
این یکی از بهترین راههای تدریس مسئولیت مالی به فرزندتان است. اگر آنها کارت را خالی کنند و دیگر پولی نداشته باشند، بدهی آنها را پرداخت نکنید. اجازه دهید آنها بفهمند که چگونه باید آن را پرداخت کنند و از آن به طور مسئولانهای استفاده کنند. هر چه زودتر دربارهی مسئولیتپذیری در رابطه با کارت اعتباریشان یاد بگیرند، برایشان بهتر است.
داشتن گواهینامهی رانندگی به این معنا نیست که فرد مهارت مسیریابی هم دارد. علاوه بر یاد دادن رانندگی به آنها، چگونگی مسیریابی را نیز به آنها آموزش بدهید.
آنها باید بدانند که چگونه از یک سیستم GPS و همچنین یک نقشه استفاده کنند، چگونه از ترافیک ساعتهای شلوغی هم در شهر و هم در بزرگراه حرکت کنند و دیگر مهارتهایی که در دورههای آموزش رانندگی یاد نخواهند گرفت. البته، آنها همچنین باید یاد بگیرند که چگونه در ترافیک صبور باشند و مهارتهای رانندگی دفاعی را یاد بگیرند.
به منظور آماده کردن نوجوانان برای سنین بزرگسالی، شما، به عنوان پدر یا مادر، باید به آنها مهارتهای حیاتی زندگی را آموزش دهید تا بتواند افراد کارآمدی در زمان بزرگسالی باشند.
گفتگوی باز با بچههایتان داشته باشید و بگذارید آنها بدانند که میتوانند برای دریافت پاسخ سوالاتشان نزد شما بیایند؛ و اگر در زمینهی توسعهی هر یک از مهارتهایی که دوست دارید یاد بگیرند نیاز به کمک دارند، همیشه حاضر و آماده هستید. اگر در این امر با هم پیش بروید، میتوانید به نتایج مثبتی دست پیدا کنید. گفتگو و رابطهی راحتی با آنها داشته باشید و اگر مشکلی دارند، حرفهایشان را گوش کنید و راههایی برای مقابله با این مشکلات و گذر از آنها در کنار هم پیدا کنید.
بازی مهارتی به بازی گفته می شود که علاوه بر سرگرم کردن کودک روی مهارت های مختلف کودک کار می کند و باعث رشد و بهبود مهارتهای مختلف آنها می شود.
بازی ارتعاش
کودکان نوپا در کنار هم بدون ارتباط واضحی بازی میکنند
وسایل مورد نیاز: لیوان های کاغذی، میخ کوچک، گیره های کاغذ، بند، آب .
1- با استفاده از یک میخ کوچک یک سوراخ به اندازه ی قطر بند در ته یک لیوان کاغذی ایجاد کنید.
2- یک بند به طول 30-20 سانتی متر به درون سوراخ لیوان وارد کنید.
3- یک گیره بردارید و سربند را به آن گره بزنید و بند را بکشید به طوری که گیره در ته لیوان به صورت افقی قرار گیرد.
4- در داخل لیوان مقدار کمی آب بریزید تا بند خیس شود.
5- لیوان را در یک دست بگیرید و انگشتان دست دیگرتان را درست زیر ته لیوان قرار داده و بند را محکم بگیرید.
6- حالا انگشتان خود را به طرف پایین بند بکشید. چه اتفاقی می افتد؟ اگر خوب کار نکند، شما به آب بیش تر یا تمرین زیادتر نیاز دارید، و اگر خوب کار کند، صدایی شبیه به صدای یک گله فیل را خواهید شنید.
از لیوان هایی با اندازه هایی متفاوت استفاده کنید و به مقایسه صداهای ایجاد شده بپردازید. هم چنین این آزمایش می تواند با استفاده از بندهایی با اندازه ها و نوع های مختلف، انجام گیرد. آیا همه ی صداهایی که با این آزمایش ایجاد می شوند، یکسان خواهند بود؟
چند مجله ی رنگی انتخاب کنید و آن ها را به ترتیب به کودکتان بدهید تا در آن ها تصویرهایی که دارای رنگ مشابه با آن رنگی هستند که کودک تازه آموخته است، به شما نشان دهد.
بازی تعادل
انواع مختلف بازی جسمانی به ایجاد مهارتهای مختلف کمک میکند
یکی از روش های آموزش درباره ی تعادل، استفاده از یک ترازو است.
1- یک گیره ی چوبی لباس را بردارید و در مقابل کودکتان بایستید. سعی کنید این گیره را به صورت افقی بر روی انگشت اشاره ی خود به حالت تعادل نگه دارید.
2- دو گیره ی چوبی لباس و یک قطعه سیم مفتولی بردارید. هر یک از دو سر ابتدایی و انتهایی آن را دور هر یک از گیره ها چند بار بپیچید و این کار را برای هر کدام از گیره ها به طور مساوی انجام دهید. در حالی که مشغول انجام این کار هستید، درباره ی عملی که انجام می دهید با کودک خود صحبت کنید. برای مثال بگویید هر یک از طرفین این اسباب بازی باید همسان و مساوی باشند تا بتوان به طور صحیح نقطه ی وسط یا نقطه ی تعادل آن را مشخص کرد، یا این که: برای این که بتوانیم با این اسباب بازی بازی کنیم بایستی به میزان یکسانی سیم دور هر یک از این گیره ها پیچید.
3- سعی کنید این اسباب بازی خودساخته را روی انگشت خود به صورت افقی و متعادل نگاه دارید، سپس از کودکتان بخواهید همین کار را آزمایش کند.
4- کودکتان را تشویق کنید تا این اسباب بازی خود ساخته را به صورت افقی و به حالت تعادل روی انگشت خود یا روی زانو یا روی مچ دست خود نگه دارد.
وسایل مورد نیاز: چند عدد گیره ی چوبی لباس، سیم مفتولی نازک 45-30 سانتی متری، کلیدهای کوچک .
با استفاده از وسایل مختلف، چندین اسباب بازی خود ساخته تعادلی بسازید. برای مثال با یک باریکه نازک چوب 30 سانتی متری، شش تکه بند 30 تا 40 سانتی متری، یک تکه سیم مفتولی نازک 20 سانتی متری و ده پیاله ی کوچک، یک ترازو درست کنید و به صورت های متفاوت از آن استفاده کنید. برای مثال نقطه ی تعادل چوب ترازو را به کمک کودک خود معین و مشخص کنید. چندین واشر پلاستیکی یا فلزی کوچک تهیه کنید و از آن ها به عنوان وزنه استفاده کنید. چند عدد را در یک طرف ترازو بریزید و در حالی که ترازو را به صورت افقی نگه داشته اید از کودکتان بخواهید تا با قرار دادن واشرها در طرف دیگر ترازو، آن را به صورت متعادل درآورد.
بازی با رنگ ها
بازی ها باید با سلامتی کودکانمان در ارتباط باشند
وسایل مورد نیاز: چند مجله، چسب یا برچسب، قیچی (اگر کودک به سطح مهارت لازم برای استفاده از قیچی رسیده باشد) شکل های مقوایی نازک از اشیای متنوع
1- شما می توانید از این فعالیت برای معرفی رنگ ها استفاده کنید.
برای این کار شکل های مختلف و متنوعی ترسیم کنید و برای هر یک از شکل ها از یک رنگ خاص استفاده کنید. برای مثال:
شکل یک سیب: رنگ قرمز
شکل یک درخت: رنگ سبز
شکل خورشید: رنگ زرد
شکل یک خرس: رنگ قهوه ای
شکل یک گوسفند: رنگ سفید
2- هر یک از رنگ ها را با خواندن یک شعر آهنگین درباره ی آن، به کودک معرفی کنید. ایجاد تداعی برای آموزش مفاهیم و از جمله رنگ ها بسیار مفید و کارآمد است .
3- کودکتان را تشویق کنید تا اقلامی را که رنگ مشابه با آن رنگی که او تازه یاد گرفته است دارند، برای شما پیدا کند یا اسم آن را بگوید یا به شما نشان دهد. برای مثال لباس ها، اسباب بازی ها یا دیگر وسایل و اسباب های منزل.
4- چند مجله ی رنگی انتخاب کنید و آن ها را به ترتیب به کودکتان بدهید تا در آن ها تصویرهایی که دارای رنگ مشابه با آن رنگی هستند که کودک تازه آموخته است، به شما نشان دهد. اگر کودک توانایی استفاده از قیچی مخصوص کودکان را کسب کرده است به او اجازه دهید تا آن تصویرها را با استفاده از قیچی ببرد.
به کودک اقلام یا اشیایی بدهید که دارای رنگ های متنوع و مختلف هستند. برای مثال دکمه شیء خوبی است. از کودک بخواهید تا آن دکمه هایی را که دارای رنگ مشابه هستند از بقیه دکمه ها جدا کند.
این فعالیت را می توانید گسترش بیش تری دهید. از کودک بخواهید دکمه هایی را که دارای شکل و رنگ یکسان هستند (برای مثال دایره ای شکل و زرد رنگ) از بقیه ی دکمه ها جدا کند.
نمای دور و نمای نزدیک
محتوای بازی کودکان متفاوت و گوناگون است
وسایل مورد نیاز: لوله های مقوایی (برای نمونه لوله های مقوایی دستمال توالت، حوله ی کاغذی و فویل آلومینیومی)، ذره بین، دوربین دو چشمی
1- مکانی را برای مشاهده انتخاب کنید. یک محل آشنا به طور ویژه ای می تواند فرح بخش باشد.
2- برای هر کودک یا هر یک از کودکان یک وسیله ی مشاهده (برای مثال لوله های مقوایی با طول و اندازه های متفاوت) فراهم کنید.
احتیاط: راه رفتن و تماشا از طریق لوله های مقوایی برای کودک می تواند خطرناک باشد.
3- چیزی را برای مشاهده (برای مثال یک درخت) انتخاب کنید. به آن اندازه به درخت نزدیک شوید که بتوانید بخش کوچکی از آن را از طریق لوله مشاهده کنید.
4- از کودکتان بخواهید بر روی یک نقطه متمرکز شود و آن چیزی را که از طریق لوله می بیند برای شما توصیف کند. از کودک بخواهید تا به آن نقطه نزدیک تر شود و این فعالیت را تکرار کند. از او بپرسید چه چیزی تغییر می کند؟
مکانی (برای مثال یک درخت) را برای مشاهده انتخاب کنید و آن را از نمای نزدیک با استفاده از یک لوله ی مقوایی مورد اکتشاف قرار دهید. با استفاده از یک ذره بین همین فعالیت را با فاصله کم تر انجام دهید. از آن محل فاصله بگیرید. و همین فعالیت را با استفاده از یک دوربین انجام دهید. از کودکتان بخواهید مشاهدات خود را برای شما توصیف کند. هم چنین در مورد تفاوت مشاهدات با استفاده از وسایل مختلف صحبت کنید.
چرا کودکان باید مهارت نه گفتن را
بیاموزند؟
آموزش مهارت نه گفتن به کودکان
فرهنگ تعارف و رودربایستی بین ما رواج دارد. اما خیلی از اوقات نباید تعارف را وارد یک بحث جدی کرد. منشا خیلی از رفتار های پرخطر افراد در دوران نوجوانی و بزرگسالی نداشتن مهارت نه گفتن است. افرادی که میتوانند نه بگویند به حق انتخاب خود احترام میگذارند و دیگران هم متوجه میشوند که باید احترام گذاشت. نه گفتن بی ادبی یا هرگونه رفتار غیر اجتماعی نیست. با آموزش مهارت نه گفتن کودکان میتوانند از انجام خیلی از کار های ناپسند و کشیده شدن به مسیر های نادرست مصون بمانند.
راه آموزش مهارت نه گفتن به کودکان
آموزش مهارت نه گفتن به کودکان
در ادامه این مقاله قصد داریم چند بخش آموزش مهارت نه گفتن به کودکان را معرفی کنیم. این موارد هر کدام تکمیل کننده دیگری هستند و برای رشد و بهبود شخصیت اجتماعی فرزندتان بهتر است به درستی انجام شوند.
آموزش مهارت نه گفتن به کودکان: بحث در مورد احترام و تحمل
در ابتدا باید بگوییم کلید این بخش آموزش تعامل اجتماعی پایه به کودکان است. آموزش اولیه احترام در جمع و نحوه برخورد با دیگران مهم ترین چیزی است که کودک شما باید ان را فرا بگیرد. با او در مورد این صحبت کنید که چگونه بعد از دریافت چیزی از دیگران تشکر کند، در دیدار با دیگران دست بدهد، چگونه با استفاده از کلمه “لطفا” بتواند در خواست خود را بگوید. در کنار این ها کودک باید بداند که هر انسانی از ابتدا نمیتواند خشم و عصبانیت خود را کنترل کند ولی باید در راستای آن تلاش کند. به او بگویید زمانی که از کسی عصبانی است باید با احترام با او برخورد کند و حتی خود را جای شخص مقابل بگذارد تا او را بهتر درک کند.
آموزش مهارت نه گفتن به کودکان: بحث در مورد اختلاف نظر کودکان
به کودک خود اجازه دهید اختلاف نظر داشته باشد. او مجبور نیست همیشه با دیگران موفقت کند و اجبارا همه حرف بقیه را تایید کند. این بخشی از استقلال شخصیتی کودک است و باید به رشد و نمو آن کمک کرد. به او یاد دهید که میتواند محترمانه نظر خودش را بگوید. مثلا از جمله “من با نظر شما مخالفم” یا “میتوانم نظرم را بگویم؟” استفاده کند. رفتار کودک باید از بزرگسالان متمایز باشد و در عین حال با دیگران برخوردی توام با احترام داشته باشد.
آموزش مهارت نه گفتن به کودکان: افزایش شنیدن به جای حرف زدن
داشتن اختلاف نظر با دیگران اجتناب ناپذیر است. اما کودک باید بداند که درست است حرف بقیه را گوش کند و سازش کند نه دعوا! به کودک آموزش دهید که حتی اگر شخصی حرف کاملا غلطی میزند باز هم نظرش محترم است و نباید با او از لحن بدی استفاده کرد. او باید مایل به گوش دادن به دیدگاه دیگران باشد.
ارتباط چشمی را به کودک یاد دهید. دیگران برای اینکه بدانند شنیده میشوند و به آن ها توجه میشود باید دیده شوند. کودک باید بداند که احترام یک موضوع متقابل است و باید برای دیگران احترام قائل شود تا دیگران هم او را دوست داشته باشند.
این مطلب، مرتبط با فایل صوتی «آموزش حریم خصوصی به کودکان و نوجوانان» است.
آموزش مهارت نه گفتن به کودکان: بررسی یک رفتار بد کودک به جای تنش
اگر کودک مرتکب اشتباهی شد به جای اینکه با دعوا کردن و ایجاد تنش در او ترس ایجاد کنید. صبر کنید تا هم خودتان و هم کودک آرام شوید و سپس در مورد رفتار اشتباه او باهم بحث کنید. با دلایل کاملا منطقی برای او توضیح دهید که چرا رفتارش درست نیست و دیگر نباید آن را تکرار کند. با این کار به او احترام به عقاید دیگران و روش درست بحث کردن را آموزش میدهید.
آموزش مهارت نه گفتن به کودکان: کنترل رسانه در اختیار کودک
ممکن است برایتان پیش بیاید که یک سیاستمدار در تلویزیون در حال صحبت کردن باشد و چه بسا دروغ بگوید! رفتار شما در قبال صحبت های او مسئله ایست که میتواند در ایجاد احترام کودک نسبت به نظر مخالفش تاثیرگزار باشد. ضمنا کودک باید فرهنگ استفاده از رسانه ها را یاد بگیرد. او باید بداند که پشت یک شبکه اجتماعی شخصیتی واقعی نشسته و باید همواره با احترام با او برخورد کند. برای این کار میتوانید حین ایمیل زدن و یا پیامک دادن از کودک برای انتخاب لحن مناسب کمک بگیرید و با او در این مورد صحبت کنید.
آموزش مهارت نه گفتن به کودکان: کودک را به جبران خسارت تشویق کنید
همیشه در یک بحث ممکن است کسی از کوره در برود و جملاتی که نباید را به کار برد و یا حتی منجر به درگیری فیزیکی شود. کودک شما باید فرهنگ عذرخواهی و جبران خسارت را بلد باشد. این کار میتواند از دشمنی های بعدی جلوگیری کند. اگر متوجه شدید کودکتان به یکی از دوستانش آسیب رساند میتوانید یک کادو تهیه کنید و با همراهی کودک به دوستش هدیه دهید. او میتواند با این کار محبت و درستی را یاد میگیرد.
آموزش مهارت نه گفتن به کودکان: ارتباط تربیت جنسی و مهارت نه گفتنآموزش حریم خصوصی به کودکان و نوجوانان
در بحث تربیت جنسی ما نیاز داریم تا امنیت کودک را فراهم کنیم و این کار با همکاری خود کودک قابل انجام است. به کودک خود اندام های خصوصی اش را معرفی کنید و او باید بداند که کسی حق ندارد آن ها را لمس کند. در بحث بوسه کودک باید بداند که تنها کسانی که او اجازه میدهد میتوانند در یک چارچوب خاص او را ببوسند. افراد غریبه اجازه ندارند او را لمس کنند و… کودک در صورتی که با مهارت نه گفتن آشنا باشد میتواند به خوبی از تعرض دیگران به حریم خصوصی اش جلوگیری کند.
مهارت و دانش: دانش را در طول زندگی از کانال های مختلف مثل مدر سه و دانشگاه یا حتی در خانواده و جامعه فرا می گیریم. مثلاً در مدرسه ریاضی را یاد می گیریم و یا به کلاس زبان می رویم و آن را د رحد دانش فرا می گیریم . یا تعریف های گوناگون از اعتماد به نفس یا عزت نفس را حفظ می کنیم یا یک کتاب را در باره ی تاریخ یا جغرافیا می خوانیم.
حتی کتاب یا مجله ای را در مورد هواپیما یا انواع خودرو ها مطالعه می کنیم. کتاب مربوط به راهنمایی و رانندگی را کاملاً حفظ می کنیم و لی نمی توانیم رانندگی کنیم.
اما مهارت چیزی فراتر از این حرف هاست زمانی که صحبت از کسب مهارت می آید برخی انسان ها عقب نشینی می کنند. چرا؟ چون کسب مهارت علاوه بر آنکه نیاز به کسب دانش دارد نیاز به تمرین و تکرار دارد و این پلی است که ما را به مهارت می رساند.
گذر از این پل برای خیلی ها سخت و دشوار است. کسب دانش برای خیلی از افراد ساده است آن ها کتابی را می خوانند یک فصل را تمام می کنند و تمرین هایی را که در آخر فصل داده شده است، تا ما را به مهارت برساند، پشت گوش می اندازند. هنوز کتاب را تا انتها نخوانده اند، دلزده می شوند و به سراغ کتاب دیگری می روند.
دوباره به نمایشگاه کتاب می روند. در نمایشگاه کتاب کولهباری از کتاب های مختلف را می خرند به امید آنکه روزی آن ها را بخوانند، لذت ببرند و در زندگی خود تغییراتی ایجاد کنند.
دریغ از آنکه کتابی تا انتها خوانده شود و تمرینی انجام داده شود و مهارتی کسب گردد. این افراد به این دلخوش می کنند که دانشی را کسب کرده اند و در مواقع لزوم در مقابل دوستان خود پُزش را بدهند.
پیشنهاد می کنم هر دانشی را که فرا می گیرید تمرین مربوط به آن را انجام داده و از این پل گذر کنید تا به مهارت لازم دست پیدا کنید. آنگاه است که می توانیم آن دانش را با مهارتی کسب کرده ایم اجرایی نماییم. با اجرای دانش است که تغییرات اتفاق می افتد و ما تبدیل به انسانی می شویم که قبلاً نبوده ایم.
یک مکانیک را در نظر بگیرید که دارای مدرک مکانیکی از سازمان فنی و حرفه ای است و ادعا می کند که مکانیکی را بلد است. این ادعا زمانی برای ما ثابت می شود که شخص مکانیک بتواند آچار بدست خودرویی را تعمیر نماید. پس می بینیم زمانی ادعای مکانیک ثبت شد که یک کار اجرایی در رابطه با ادعای خود انجام داد.
یک سخنران نیز به همین صورت اگر ادعا نماید که می تواند در برابر جمع بدون استرس سخنرانی نماید و گواهی گذراندن دورهی جامع آموزش سخنرانی، فن بیان و اعتمادبه نفس را از مجموعه آموزشی گنج نهان ایرانیان دریافت نموده است، زمانی این ادعا قابل اثبات است که این فرد سخنران بتواند حداقل سه دقیقه در مقابل دیگران بدون استرس سخنرانی خود را به اجرا بگذارد.
بنابراین زمانی می توانیم بگوییم که ما چیزی را یاد گرفته ایم که بتوانیم آنرا اجرا نماییم و گرنه آنرا شنیده ایم، دیده ایم، خوانده ایم و یا فکر می کنیم که می دانیم.
مهارت در فرهنگ دهخدا به معنی زیرکی و رسایی در کار و استادی و زبردستی است. فرهنگ فارسی معین هم مهارت را ماهر بودن در کاری، زبردست بودن، استادی و زبردستی تعریف کرده است.
مهارتها اغلب 2 دسته است؛ مهارتهای حوزه عمومیو مهارتهای حوزه تخصصی برای مثال در حوزه کاری، بعضی از مهارتهای عمومی میتوانند شامل مدیریت زمان، کار گروهی، رهبری، خودجوشی و خودانگیزشی و...باشند در حالی که مهارتهای حوزه تخصصی میتوانند فقط برای بعضی از مشاغل به کار روند و بیشتر شامل مهارتهای فنی و حرفهای میشوند.
کورش پرند معاون وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی اردیبهشت ماه امسال در گزارشی از وضعیت بازار کار اعلام کرد: طبق آخرین آمار نرخ بیکاری دانش آموخته گان کشور هم اکنون 18.9 درصد است که از این میزان 12.9 درصد مرد و 31.3 درصد زن هستند، همچنین از 11 میلیون و 200 هزار دانشجو و دانش آموخته کشور، پنج میلیون و 700 هزار نفر غیرفعال بوده و هیچ نقشی در تولید و ارزش افزوده اقتصادی ندارند. بیشک یکی از عوامل فاجعه کنونی در بازار کار، تاسیس هزاران دانشگاه غیردولتی و تلاش برای پُر کردن صندلیهای آن بدون نیازسنجی شغلی بوده است؛ هرچند که این نیازسنجی در دانشگاههای دولتی هم جایی نداشته زیرا جامعه امروز به جایی رسیده که نمیداند با درخواست انبوهی از جوانان دانش آموخته دانشگاهی برای شغل چه باید بکند.کارشناسان بازار کار بر این باورند که مهمترین ضعف دانش آموختگان دانشگاهی جویای کار، نداشتن مهارت و تخصص در رشته تحصیلی خود است طوری که کارفرمایان تمایلی به استخدام آنان ندارند. در واقع کم نیستند لیسانسها و فوق لیسانسهایی که به واسطه فرا نگرفتن مهارت لازم در دانشگاه بیکار هستند یا احتمالا در رشتههای غیرمرتبط مشغول شدهاند.روشن است که نظام آموزشی کشور سالهاست قادر به برآوردن نیازهای بازار کار و تامین نیروی کار ماهر نیست و همچنان جای خالی بسیاری از مباحث مربوط به مهارتهای کاری و حتی مهارتهای زندگی در حوزه آموزشی به چشم میخورد.این موضوع حاکی از ضرورت بازنگری در زمینه آموزش مهارتهای شغلی در همه عرصهها از جمله در نظام آموزشی است و گرنه همچنان شاهد این خواهیم بود که هر ساله تعداد زیادی به جمعیت دانش آموختگان فاقد مهارت اضافه و صف افراد جویای کار طولانیتر میشود.
بدیهی است اگر نظام آموزشی ما به سمت مهارت آموزی و توانمند کردن نیروهای کارآمد انسانی پیش رود جامعه نه تنها در علوم و فن آوریهای جدید بلکه در بازار کسب و کار نیز موفق خواهد بود زیرا امروزه راه پیشرفت کشور، توسعه علوم و فنون، افزایش سطح رفاه اجتماعی، سرمایه گذاری، تقویت فعالیتهای اقتصادی کشور و افزایش فرصتهای شغلی از مسیر توسعه آموزشهای مهارتی میگذرد.
حجتالاسلام و المسلمین دکتر «حسن روحانی»، رئیسجمهور، در آیین بازگشایی مدارس و آغاز سال تحصیلی جدید که در دبیرستان دخترانه نمونه دولتی عترت منطقه ۹ تهران برگزار شد، پرسش مهر سال 97-98 را مطرح کرد.
رئیس جمهور از دانش آموزان سوال کرد: پارسال چه مهارتهایی آموختید و برای امسال در این زمینه چه انتظاراتی دارید؟
رئیسجمهوری در تکمیل پرسش خود از دانشآموزان سراسر کشور سوال کرد: تاکنون چه کسی و کدام معلم به شما در کسب مهارت بیشتر کمک کرده و فکر میکنید چه مهارتهایی برای زندگیتان مهم تر است؟
مهارتهای ۱۰ گانه
۱) مهارت خودآگاهی که توانایی شناخت نقاط ضعف و قوت هر فرد است. اگر فرد بتواند تصویری واقع بینانه از خود کسب کند و نیازها و تمایلاتش را به خوبی بشناسد، میتواند با حقوق فردی، اجتماعی و مسئولیتهای فردی و اجتماعیاش آشنا شود.
۲) مهارت همدلی: همدلی به این معنی است که فرد در هر شرایطی، چه خوب و چه بد، بتواند دیگران و مشکلاتشان را درک کند. به این ترتیب روابط اجتماعی افراد با یکدیگر بهتر میشود.
۳)روابط بین فردی: این مهارت، مشارکت، اعتماد واقع بینانه و همکاری با دیگران را مشخص میکند و موجب میشود تا روابط دوستانهای با دیگران ایجاد کند و دوستیهای ناسالم را خاتمه دهد تا کسی از چنین روابطی آسیب نبیند.
۴) مهارت ارتباط موثر: با کسب این مهارت، افراد میآموزند برای درک بهتر دیگران، به شیوهای درست به صحبتهای آنها گوش دهند. همچین فرد بتواند نیازها و احساسات خودش را با دیگران در میان بگذارد تا هم نیازهای دیگران و هم نیازهای خودش برآورده شود.
۵) مهارت مقابله با فشار عصبی: زندگی در دنیای مدرن با فشارهای روحی و روانی بسیاری همراه است، اگر این فشارها بیش از حد به طول بینجامد، بر زندگی افراد تاثیر منفی میگذارد و زمینه ساز بروز مشکلات جدی میشود. با آموختن این مهارت افراد هیجانهای مثبت و منفی را در خود و دیگران میشناسند و سعی میکنند این عوامل مشکلی برای آنها ایجاد نکند.
۶) مدیریت هیجان: هر انسانی در زندگی خود با هیجانات گوناگونی از جمله غم، خشم، ترس، خوشحالی، لذت و... مواجه است که همه این هیجانات بر زندگی او تاثیر میگذارد. شناخت و مهار این هیجانات، همان مدیریت هیجان است. برای کسب این مهارت فرد به طور کامل باید بتواند احساسات و هیجانات دیگران را نیز درک و به نوعی این هیجانات را مهار کند.
۷) مهارت حل مساله: زندگی سرشار از مسائل ساده و پیچیده است. با کسب این مهارت، بهتر میتوانیم مشکلات و مسائلی را که هر روز در زندگی برایمان رخ میدهند، از سر راه برداریم.
۸) مهارت تصمیمگیری: برای برداشتن هر قدمی در زندگی باید تصمیمگیری کنیم، مسیر زندگی انسان را تصمیمگیریهای او مشخص میکند. با آموختن این مهارت اهداف خود را واقعبینانه تعیین و از میان راه حلهای موجود بهترین را انتخاب میکنیم و مسئولیت عواقب آن را نیز به عهده میگیریم.
۹) تفکر خلاق: تفکر یکی از مهمترین مهارتهای زندگی است. مهارت تفکر خلاق، همان قدرت کشف، نوآوری و خلق ایدهای جدید است تا در موارد گوناگون بتوانیم راهی جدید و موثر بیابیم. با آموختن تفکر خلاق، هنگام مواجهه با مشکلات و دشواریها احساسات منفی را به احساسات مثبت تبدیل میکنیم. هنگامی که تفکر خلاق را میآموزیم دیگر مشکلات زندگی مزاحم ما نیستند بلکه هرکدام فرصتی هستند تا راه حلهای جدید بیابیم و مشکلات را به گونهای حل کنیم که کسی تاکنون این کار را نکرده باشد.